جدول جو
جدول جو

معنی چشم سرخ کردن - جستجوی لغت در جدول جو

چشم سرخ کردن
(تَ)
غضبناک شدن. (فرهنگ نظام).
- چشم سرخ کردن به چیزی یا بر چیزی، کنایه است از نگریستن بتمام شوق و رغبت، و شیفته ومجنون او بودن. (آنندراج). با شوق مفرط دیدن. (فرهنگ نظام) :
برخسار تو چشم کردیم سرخ
از آن اشک ما لاله گون میرود.
کمال خجندی (از آنندراج).
بهر گلرخ که کردم سرخ دیده
کنون از هر مژه خونم چکیده.
جامی (از آنندراج).
، طمع کردن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
چشم سرخ کردن
غضبناک شدن، یا چشم به چیزی. نگریستن بتمام شوق و رغبت، طمع کردن
تصویری از چشم سرخ کردن
تصویر چشم سرخ کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چشم گرم کردن
تصویر چشم گرم کردن
خفتن، اندکی خوابیدن، دیده برهم نهادن و به خواب رفتن برای مثال فرود آمد از بارگی شاه نرم / بدان تا کند بر گیا چشم گرم (فردوسی - ۷/۳۷۴)
فرهنگ فارسی عمید
(گِ رِ تَ)
بی حیایی کردن، دیده بر چیزی گماشتن. (آنندراج) :
مرا کرد از صبر و آرام فرد
چو مقراض تا چشم را سخت کرد.
وحید (در تعریف مقراضگر از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نِ / نَ دَ)
کنایه از خواب کردن اندک باشد. (برهان). چشم گرم ساختن و دیده گرم کردن و مژگان گرم کردن. (از آنندراج). اندکی خوابیدن. (آنندراج). اندک خواب کردن. (ناظم الاطباء). ابتدای خواب. (فرهنگ نظام) :
فرودآمد از بارگی شاه نرم
بدان تا کند بر گیا چشم گرم.
فردوسی (از آنندراج).
در نظر هنگامۀ شور قیامت جلوه داد
لحظه ای کزخواب راحت چشم ما را گرم کرد.
باقر کاشی (از آنندراج).
غم بی دلبری بسیار بی آسایشم دارد
گر آتش طلعتی میبود چشمی گرم میکردم.
تأثیر (از آنندراج).
عمر راحت دشمن ما رفت چون برق و نداد
آنقدر فرصت که کس چشمی تواند گرم کرد.
تأثیر (از آنندراج).
رجوع به چشم گرم ساختن و چشم گرم شدن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از چشم گرم کردن
تصویر چشم گرم کردن
((چَ. گَ. کَ دَ))
کنایه از چرت زدن، کمی آرمیدن
فرهنگ فارسی معین